معنی شراب هکاردن - جستجوی لغت در جدول جو
شراب هکاردن
سیراب کردن زمین
ادامه...
سیراب کردن زمین
فرهنگ گویش مازندرانی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
اراز هکاردن
اندوه خوردن، حرص و جوش خوردن
ادامه...
اندوه خوردن، حرص و جوش خوردن
فرهنگ گویش مازندرانی
جباب هکاردن
پاسخ رد دادن، پاسخ نه گفتن به کسی
ادامه...
پاسخ رد دادن، پاسخ نه گفتن به کسی
فرهنگ گویش مازندرانی
شناس هکاردن
آشنا کردن، آشنا نمودن و موافق کردن دو تن با هم
ادامه...
آشنا کردن، آشنا نمودن و موافق کردن دو تن با هم
فرهنگ گویش مازندرانی
چرا هکاردن
چریدن
ادامه...
چریدن
فرهنگ گویش مازندرانی
شاد هکاردن
افشاندن پشم و نخ
ادامه...
افشاندن پشم و نخ
فرهنگ گویش مازندرانی
ورا هکاردن
زدودن علف های هرز در زمین، وجین کردن
ادامه...
زدودن علف های هرز در زمین، وجین کردن
فرهنگ گویش مازندرانی